بعضی از کودکان از حوالی 5سالگی متوجه ارزش پول میشوند. به طور کلی از هر سنی که کودک متوجه مفهوم پول شد و توانست جمع و تفریق ساده را انجام بدهد میتوان به او پول توجیبی داد. اکثر مربیان کودک عقیده دارند که میزان این پول توجیبی باید مشخص باشد و در زمان معینی از ماه یا هفته نیز باید به کودک داده بشود تا او مدیریت درست پول توجیبی خود را یاد بگیرد.
اما بعضی از والدین معتقدند در کنار این پول توجیبی میتوان در ازای کاری که کودک در قالب کمک به والدین یا هر کار خوب دیگری که انجام میدهد به او پول داد. این نظریه و روشی است که تعدادی دیگر از متخصصین امر تربیت با آن مخالف هستند و معتقدند این موضوع کودک را به پول و ارزشهای مادی وابسته خواهد کرد.
در این سلسله از مباحث الهه ریوندی؛ فعال حوزه تربیت و تعلیم اقتصادی از روشهای تربیت اقتصادی برای کودک میگوید. ریوندی مباحث خود را بر اساس تالیفات دکتر مهدی طغیانی؛ اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و نماینده مجلس یازدهم و همچنین دکتر عادل پیغامی، کارشناس اقتصاد و معارف اسلامی و دکترای علوم اقتصادی، ارائه میکند.
در سومین مبحث از این دسته، به سراغ این موضوع رفتهایم که آیا دادن پول به کودک در ازای انجام یک کار کار صحیحی در حوزه تربیت اقتصادی هست یا نه؟
پیدایش انگیزههای مالی در کودک
بعضی از والدین به کودکان خود در ازای کار و فعالیت مشخصی پول میدهد. به عنوان مثال پدر به پسر میگوید: « اگر کمک کنی تا ماشین را با هم تمیز کنیم به تو 10هزار تومان میدهم» یا مادر از فررندش میخواهد که در اتو کردن لباسها به او کمک کند و در ازای اتو کردن هر پیراهن دوهزارتومان پول بگیرد.
این فرآیند البته گاهی جنبه تنبیه هم به خود میگیرد. به عنوان مثال وقتی کودک کار خطایی مرتکب میشود والدین از تنبیه «این ماه از پول توجیبی خبری نیست، استفاده میکنند»
به طور کلی درباره این روش تربیت اقتصادی ملاحظات عرفی و علمی وجود دارد. اگر ما بخواهیم پول را به عنوان پاداش و انگیزه ی مثبت در ازای یک سری فعالیت ها و کارها قرار بدهیم و یا به عنوان یک ابزار تنبیهی از دادن پول توجیبی و یا پولی که فرزند ما طلب میکند خودداری کنیم، یعنی در حال استفاده از انگیزههای پولی در ازای انجام یک کار هستیم.
انگیزههای درونی و پاداش بیرونی
به لحاظ علمی درباره پول دادن به بچهها در ازای کار، بحث انگیزه های درونی و بیرونی مطرح میشود پول انگیزه ی بیرونی است. از نظر تئوری ثابت شده است اگر شما انگیزه های بیرونی را بیش از حد و یا در غیر زمان مناسب استفاده کنید ، باعث کشته شدن انگیزه های درونی میشود. به عبارت سادهتر کودک پول را نسبت به انگیزه درونی که انجام کار خوب و انجام ندادن کار بد است، در اولویت قرار میدهد و بدون توجه به کار و فعالیت موردنظر فقط به پولی که دریافت میکند میاندیشد.
در روابط درون خانوادگی توصیه میشود رابطه کاری بچه با پدر و مادر بر محور پول بنا نشود. تشویق و تنبیه در تربیت کودک موثر است اما باید نوع آن با آگاهی انتخاب بشود. چه در تکالیف و چه در علایق میتوان مابه ازای کار کودک به صورت غیر مستقیم به او جایزه داد. این جایزه حتی میتواند به انتخاب خود کودک باشد.
در کتابها و آموزههای غربی گفته شده است که باید در فضای خانواده به «تولید» بپردازد و در ازای آن پول بگیرد. پس اگر در کار زدن چمنها به والدنیش کمک کرد، به او پول اده میشود. در حالیکه در فرهنگ تربیت اقتصادی جامعه ما و نگاه دینی ما به این مقوله این کار آسیب زاست و باعث میشود کودک در مشارکت اجتماعی در خانواده دچار گسست بشود.
بهتر است پاداش های بیرونی کالا باشد
به همین خاطر توصیه میشود اگر قرار است در ازای انگیزههای درونی به کودک پاداش بیرونی داده بشود، این پاداش کالا باشد نه پول. در کنار پاداش بیرونی کالایی، میتوان از مباحث عاطفی بین والد و فرزند هم استفاده کرد. یعنی اگر کودک کار مثبتی یا کمکی در خانواده انجام داد به او محبت کنیم، از او تشکر کنیم و عزت نفسش را بالا ببریم.
باید توجه داشته باشیم که وقتی صحبت از ممنوعیت پرداخت پول در ازای کار میشود، این موضوع مختص سنین پیش از نوجوانی است. برای نوجوان میتوان گاهی از این روش تربیت اقتصادی استفاده کرد. مثلا اگر پولی را به نوجوان دادیم تا برای مهمانی شب، از مغازه خرید کند مبلغی که باقی میماند به عنوان پاداش میتواند نزد خود نوجوان باقی بماند.
نوجوانی سنی است که در آن تصور فرد از ارزش انگیزه درونی شکل گرفته است و دریافت پول در مقدار مناسب سن او در ازای انجام کار، تاثیر سو وابستگی به پول را در او نخواهد داشت.
این مقاله برای من مفید بود
1+ 0 نفر این مقاله را پسندیده